اولین سال نو
امسال اولین سال نو بود که من کنار خانواده خودم بودم. مامان و بابا و خواهر جونم از حضور من خیلی خوشحالن. درست در لحظه سال تحویل همون لحظه ای که بمب میزنن!! من یه لگد جانانه به شکم مامان زدم تا این لحظه رو براش هر چه بیشتر به یادموندنی بکنم. امیدوارم این 3 ماهه آخر هم به سلامتی تموم بشه و من به دنیا بیام ...
نویسنده :
مامان پاتمه
10:42