احوالات این روزهام
گفته باشم تصقیر من نیستا!!!!
این مامانی داره خیلی غذا میخوره فردا پس فرداس که دیگه از در تو نیاد ولی من از حالا بگم تصقیر من نیست!!! من انقدر بچه آروم و خوبی هستم که نگوووو
انقدر آرومم که مامان اکثر اوقات نگران منه که چرا انقدر کم تکون میخورم!!
چند وقت پیش مامان و بابا و آویسا و دوربین با کلی ذوق و شوق رفتن سونوگرافی تا جنسیت منو تشخیص بدن ولی دکتره انقدر ناشی بود که نتونست تشخیص بده!!! و هر سه مخصوصا مامان و بابا موندن تو خماری!
آبجی کوچولوم خیلی وقت ها باهام حرف میزنه و من عشق میکنم. صدای کوچولوش رو خیلی دوست دارم.
و بیشترین تکون رو وقتی میخورم که مامان داره آروم برای اون لالایی میخونه!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی