آوشآوش، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره

آوش کوچولو

کلی مناسبت تاریخ گذشته

1392/5/27 7:34
نویسنده : مامان پاتمه
772 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام دوستای خوب و مهربون16069_give_heart.gif

کلی حرف و خبر دارم که نمیدونم از کجاش بگم براتون

خوب به ترتیب تاریخ ،  مناسبت ها رو میگم:

یک شنبه 13 امرداد من یک سال و یک ماه و یک هفته و یک روزه شدم.

مامان به جای کیک یه مدل شیرینی درست کرد برام ایناهاش

 

 

اووو از اون همه این رو برای من گذاشتین؟؟752019_cheesecakesmile1.gif


 

من که زیاد خوشم نیومد ولی آویسا عاشقش بود و همش رو خودش خورد!38619_piesmiley1.gif

 

20 امرداد عروسی دخمل عمه ام مرضیه بودقلب

تا جایی که تونستم آتیش سوزوندم. 59292_(5).gifبیشتر توی قسمت مردونه بودم اینم عکس هایی که بابایی ازم گرفته:

یه لحظه ننشستم و همش در راه راه رفتن و کنجکاوی کردن بودم55342_(69).gif

 

 

 

 

یه کم رفتیم توی محوطه بیرون

هی آقاهه این چیه دستت گرفتی؟؟856919_smilie_baby_084.gif

 

 

 

بذار ببینم ... چه گل های خوشگلی

 

 

22 امرداد تولد یکسالگی دوست خوبم هانیه بود.

هانیه جونم ببخش که تاخیر داریمخجالت

اسمایلی های جینگیلیتولدت مبارک امیدواریم سلامت و خوشبخت کنار خانواده مهربونت زندگی کنیاسمایلی های جینگیلی

رفتم پارک واست گل بچینم358619_fs6avqu9vlnx9g89.gif

 

 

ببخش که از توی پارک واست گل چیدم 592220_sorry.gifاگه این بابایی یارانه ام رو میداد به خودم مجبور نبودم برات از توی پارک گل بچینم!!!408019_hanghead.gif

 

23 امرداد هفتمین سالگرد ازدباج مامان و بابا بود. 781416_smiley_tools_3.gif چون آویسا یادش رفت بگه من اینجا از طرف هر دومون به هردوشون! تبریک میگم. 18500000

خوب مناسبت ها تموم شد دیگه! اوه

حرف زدنم پیشرفت کرده ولی فقط هر موقع دوست داشته باشم و دلم بخواد حرف میزنم! شیطان (فرهنگ لغات)

یه مقدار شیطنت خونم زده بالا! شیطانگاهی آویسا رو میزنم!!! خجالتوقتی مامان اخم میکنه و میگه آبجی رو بوس کن یا نازش کن میرم سمتش انقدر محکم نازش میکنم و میگم ناااا 19482_eva.gif .. که بیچاره شاکی میشه میگه اینم که یه جور زدنه نمیخوام نازم کنی!!قهر

خیلی خیلی سر به هوا تشریف دارم! 56562_ghati1.gifاصلا مراقب قدم هام نیستم و دائم زمین میخورم و خودم رو زخم و زیلی میکنم!

اینم یه نمونه! پیشونیم رو ببینین روز عید فطر که رفته بودیم ددر زمین خوردم و اینجوری شدم!ناراحت

 

 

به طور عجیب غریبی به یخ علاقه دارم! 81872_ghayem.gifیعنی یکی از تنها شیوه هایی که مامان میتونه من رو چند دقیقه بنشونه اینه که چند تا یخ میذاره توی یک کاسه و میذاره جلوم میشینم شروع میکنم به خوردن و تا تموم میشه کاسه به دست جلوی فریزر ایستاده ام و میگم دَخ! 6322_bi_dandon.gif

بعد که حسابی یخ خوردم میرم صورت یخ کرده ام رو میچسبونم به صورت مامان تا حسابی بوسه بارونم کنه و گرم بشم!ماچ

 

چند تا عکس متفرقه

 

آماده برای رفتن به مهمونیخوشمزه

 

 

 

یکی بیاد منو سوار تاب کنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه 198317_sad30.gif

 

 

بدون شرحماچ

 

 

وقتی شیطنت آویسا گل میکنه و کلاه لباسم رو به زور سرم میذاره!!! 703419_teehee.gif

 

 

خواب یک فرشته بغل

 

 

کاکشی میشد میرفتم توی آب!! خیال باطل

 

 

و حسن ختاممژه

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آوش کوچولو می باشد