آوشآوش، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

آوش کوچولو

سه ماه تمام

1391/7/8 8:43
نویسنده : مامان پاتمه
255 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستای گلمبغل

امیدوارم حالتون خوب باشه.قلب

الان یک عدد آوش 3 ماهه داره با شما حرف میزنه!از خود راضی بععععله 5 مهر من سه ماه رو تموم کردم و وارد چهارمین ماه زندگیم شدم.تشویق

به گفته مامان و بابا و با تایید شاهدان عینی!! نیشخندمن بسیار شیطون تر از آویسا جون هستم!از خود راضی از همین الان اصلا تمایلی به خوابیدن ندارم! تا منو روی زمین میخوابونند دست و پاهام رو میگیرم بالا و انقدر تلاش میکنم که سرم رو هم یه خورده از بالش میارم بالا و با جیغ و داد به  مامان و بابا میفهمونم که نمیخوام بخوابم!نیشخند

باید بشینم! یا بایستم! هر چی مامان بهم میگه عزیزم الان نشستن واست زوده به مهره های کمرت فشار میاد! آخمن این چیزا تو کتم نمیره!!نیشخندتازه اگه بتونم دستشون رو بگیرم و یه تکیه گاه داشته باشم سریع از حالت خوابیده به حالت ایستاده تغییر وضعیت میدم!!زبان

آره دیگه!!! ما اینجوریاییم!!چشمک

و اما ماجراهای من و پستونکم!نیشخند

علی رغم میل مامان و بابا من شدید به پستونکم عادت کردم! و خیلی دوستش دارمقلب

گاهی که ازش خسته میشم آروم میندازمش بیرون! مثل عکس پایین. اینجوری در دسترسمه و دفعه بعد خودم میتونم بخورمش!مژه

 

گاهی هم خودم  میگیرم و از دهنم در میارم و بعد دوباره میذارم تو دهنم! نیشخند

البته به خوردن دست هامم خیلی علاقه دارم! چنان موقع خوردن دست هام ملچ مولوچ میکنم که هر بیننده ای هوس میکنه دست هاشو بخوره! خوشمزه

 

 

مممممم کدومش رو بخورم؟ دستم رو یا پستونکم؟متفکر

 

 

بذار همون پستونک رو بخورم!از خود راضی

 

راستی دیروز 7 مهر تولد مامان فاطمه بود.

پارسال تو روز تولد مامان من هنوز وجود نداشتم! و امسال مثل یه جوجه کوچولو تو جمعشون بودم.

ببینین اینم عکس جوجه ها و کیک:چشمک

شماره بدین بهتون زنگ بزنم!

یه خنده خوشگل (انقدر خنده رو شدم و واسه همه میخندم و خودم رو شیرین میکنم!) نیشخند

و اینم عکس آخر:قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آوش کوچولو می باشد