آوشآوش، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره

آوش کوچولو

اولین سرماخوردگی

1391/10/2 11:04
نویسنده : مامان پاتمه
155 بازدید
اشتراک گذاری

سلاااااااااااامشِـــکـْـلـَکْ هــآے خــآنــــــومـے

وای چقدر فاصله بین این پست و پست قبلیمون زیاد شدها!!خجالت

البته دلیل داره و یه دلیل نا خوشایند! ناراحت

من مریض شده بودمناراحت

شدیدا سرما خورده بودم. اولش با آبریزش بینی شروع شد و بعد خس خس سینه و بعد سرفه های شدییید و گرفتگی صدا!!آخ

خیلی بد بود. خیلی...گریه

همش ناله میکردم و گریه میکردم گریه

منو بردند پیشه آقای دکتر و بعدش روزی چند بار مامان با اسباب شکنجه میومد سراغم!!!

این عکس اسباب شکنجه است!!!استرس

به حدی از اینها بدم میاد که تا چشمم بهشون می افتاد میخواستم فرار کنم!! شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز

بعد از شکنجه انقدرررر گریه میکردم . تازه چون صدام گرفته بود بی صدا گریه میکردم و مامان هم اشکش در میومد!!

بعد از من هم باز آویسا یکی دو روز مریض بود ولی زود خوب شد.

روزهای خیلی سختی بود.مامانم کلی گریه کرد و باباییم کلی غصه خورددل شکسته

اینم دلیل غیبت طولانیمون!! ناراحت

انشاالله که شما دوستای خوبم همیشه سلامت باشین.بغلقلب

خوووووب دیگه از بحث بیماری بیایم بیرون و بریم سراغ عکس!از خود راضی

کلی عکس از قبل و بعد از مریضی من روی هم جمع شده که چندتاییش رو میذاریم اینجا.عینک

اینجا دارم تلوزیون تماشا میکنم. مامان هر چی اینو میبینه یه دور قربون صدقه من و اون دست کوچولوم میره!! (مامانه دیگه!چشمک)

یه خنده زیبا!قلب

دالییییییییی

اینم کنجکاوی من موقع روروئک سواری!! چند دقیقه ای اینجوری ایستاده بودم و با تعجب نگاه میکردم!!

خیلی خوشم میاد بابایی منو اینجوری میبره بالا.قلب

اینم ورژن سنتی آوش!!!یول

من و آرسام جونقلب خونه مامان جون شیرین.از خود راضی

بدون شرح!نیشخند

و اامما

دیری دیریییییییییییییم!!

اینم آوش در دوران پارینه سنگی!!!

این روزها من خیلی خیلی شیطون شدم!!شیطان دیشب داییم میگفت انگار فنر تو پاهای آوش کار گذاشتین ، یا شایدم یه عصا درسته قورت داده که نمیتونه بشینه!! نیشخند

تعویض پوشکم یه کار سخت و طاقت فرسا شده واسه مامان!!!آخ چون زورش به من نمیرسه که نگهم داره و بیست بار در طی تعویض از دستش فرار میکنم!!زبان

وقتی شیطونی میکنم مامان همش یاد حرف مامان کوروش جون میفته که گفته بودند: به دنیای پسر بچه ها خوش اومدی!از خود راضی

و واقعا دنیای ما با دنیای دخمل ها نازنازی خیلی فرق داره!!نیشخند

و بعدشم میگه: خدایا شکرت که اجازه دادی من این دنیا رو هم تجربه کنمقلب

خدایا شکرت که پسرم قوی و سالمه . قلب

پاهاش قویه و نمیذاره پوشکش کنمبغل

دستاش قویه و انقدر بدن منو چنگ میزنه!قلب

خدایا شکررررقلبقلب

چون این پست طولانی شد عکس و خبرهای یلدا رو به زودی تو یه پست جدید میذاریم.خجالت

دوستتون داریمبغلماچ

خدا حافظبای بای

اضافه شد:

ادامه مطلب برای مخاطب خاص نوشته شده لطفا تقاضای رمز نفرمایید خجالتخجالتخجالت

 

ادامه مطلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آوش کوچولو می باشد