آخرین روزهای اولین زمستان من
سلاااااااااااااااااااااااااااااااام
اولین زمستونی که من تجربه کردم داره یواش یواش تموم میشه
دیگه فقط یه فصل مونده که من هنوز تجربه نکردم
اول صحبتمون یه توضیح راجع به پست قبل بدیم
یکی دیگه از چیزهایی که مامانی هیچ علاقه ای بهش نداره!!! نگهداری گل و گیاه توی خونه است!! و به همین دلیل اطلاعاتش راجع به گل های آپارتمانی بسیار کمه!!
متوجه هستین که مامان داره توجیه میکنه که نمیدونسته اون گله دیفن نمیدونم چی چی سمی بوده!!!!!
بعد از اینکه تذکرهای شما دوستای گلم رو خوند بیچاره تنش لرزید!! و خیلی خیلی زیاد هم ترسید
ولی خوب به قول خاله نگار جون حالا خوبه باز عکس رو اینجا گذاشتیم تا دوستامون بهمون بگن و بدونیم این گل خطر داره
تمام عوامل این حادثه تو بیخ شدن!!
اول گله به دلیل سمی بودنش توبیخ و به خارج از خونه تبعید شد
بعد بابایی به دلیل علاقه به گل های سمی توبیخ و به دوری از گلش محکوم شد!
و بعد هم مامانی به دلیل اینکه وقتی میبینه بچه برگ گل رو کنده به جای اینکه فورا برگ رو بگیره میره دوربین میاره و با آرامش عکس میگیره تو بیخ شد و حکمش اینه که تا هر وقت اون عکس رو میبینه تنش بلرزه!
از همه دوستای عزیزم ممنون که تذکر دادین. انقدر تعداد تذکرها زیاد بود
از شما چه پنهون ما بسیار خوشحال هم شدیم که دیدیم انقدر دوستامون توجه دارن کلی پیغام عمومی و خصوصی داشتیم حتی چندتا از دوستان خاموش به خاطر این موضوع روشن شدند و چند تا هم اسمس داشتیم! از همه تون ممنونیم
خوووب اینم از توضیحات پست قبل
حالا بریم سراغ این پست.
دیگه چیزی نمونده که این سال هم تموم بشه.
سال 91 برای من که خیلی خیلی مهمه. چون سال تولدمه.
من توی این سال به دنیا اومدم و توی این حدودا 9 ماه توانایی های زیادی به دست آوردم. از یه بچه کاملا ناتوان و بی دفاع تبدیل شدم به یه وروجک با توانایی های زیاد و یه کمی هم وسایل دفاعی!
گردن گرفتم، غلط زدم، سینه خیز رفتم،دندون در آوردم، چهار دست و پا رفتم، ایستادم، غذا خوردم شناختم، سفر رفتم و کلی چیزهای دیگه که شاید الان یادمون نیاد.
امیدوارم در مسیر رشد و تکاملم بدون مشکل و با سلامت کامل پیش برم
و بدترین اتفاق امسال هم از دست دادن آقا جون مهربونمون بود
هنوز هم جای خالیشون به شدت آزارمون میده.
امسال اولین عید بابایی کنار پسرشه
و اولین عید بابایی بدون پدرش
......
توی این آخرین نفس های سال 91 برای همه شما آرزوها و دعاهای خوب داریم
آرزو میکنیم سالی که تموم شد براتون خوب بوده باشه و بتونین از کوله بار تجربه ها و خاطراتش استفاده کنین.
و سالی که پیش رو دارین براتون بهترین و رنگی ترین سال باشه
موقع تحویل سال به ما چهار تا هم دعا کنید.
ما هم شما رو از یاد نمیبریم.
انقدر حرف زدم کلی هم عکس دارم براتون. اونم چه عکسیییییییییییی
عکسهای آتلیه که چند روز پیش رفتیم
عمویی که ازم عکس میگرفت خیلی خیلی مهربون و خوش اخلاق بود ولی من کلا پسر خجالتی هستم.
یه کم خجالت کشیده بودم و زیاد شیطونی نمیکردم!! وقتی منو میذاشتن توی صحنه همین جور ثابت مینشستم و با خجالت نگاه میکردم! شاید به همین دلیل عکس ها یه کم تکراری باشه!!
لطفا با ذکر یک شماره بهترین عکس رو انتخاب کنین میخوایم ببینیم کدوم عکس بیشتر رای میاره
شماره 1)
شماره 2)
شماره 3)
شماره 4)
شماره 5)
شماره 6)
شماره 7)
شماره 8)
شماره 9)
شماره 10)
شماره 11)
شماره 12)
شماره 13)
مامان بعد از اینکه کلی دل ضعفه میره برای همش!!! و قربون صدقه دست و پا و چشم و گوش من تو تک تک عکسا میره و میگه همش قشنگه!!!
شماره 9 رو انتخاب میکنه و خیلییییییییییی عااااشقشه
دوستتون داریم خیلی زیاد مواظب خودتون و دل هاتون و بچه هاتون باشین
سال نو مبارک
خداحافظ تا سال 92