آوشآوش، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره

آوش کوچولو

جشن تولد یک سالگی

1392/4/8 13:31
نویسنده : مامان پاتمه
1,281 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام 430519_6415.gif

حالتون خوبه؟بغل

یه دنیا ممنونم از همه شما که تولدم رو تبریک گفتین قلب

مخصوصا ممنونم از غزال جون 553816_5546.gif ، هانیه جون 553816_5546.gifو آدمک عزیزم 553816_5546.gif که توی وبلاگ هاشون به من تبریک اختصاصی گفتن. مرسییییییییییییییی

برای من امسال دو تا جشن تولد گرفته شد، 427120_yahoo.gif یکی روز 2 تیر با حضور خانواده باباییاسمایلی های جینگیلی و یکی دیگه روز 3 تیر  (همزمان با نیمه شعبان) با حضور خانواده مامان.اسمایلی های جینگیلی

عموها و عمه ها و دایی ها و خاله مهربونم همه کلی زحمت کشیدن و ما رو واقعا خوشحال کردند.

همه تزئینات رو مامان خودش درست کردخجالت که البته بدون کمک مهسا جونم خاله حمیده و مامان جون شیرین هیچ کاری نمیتونست بکنه.بازنده

تم تولدم امسال شیر کوچولو بود که از مدت ها قبل انتخاب شده بود. دلیلشم اینه که بابایی همون اوائل به خاطر یه سری از کارهام مثلا غرش کردنم توی ماشین پشت چراغ قرمز29682_gholi_poshte_parde.gif و ... بهم لقب بچه شیر داده بود و همون روزها به مامان گفت تم تولد آوش باید شیر کوچولو باشه!از خود راضی

 

این کارت دعوت مهمونهامون بود722919_335d1dk.gif

 

 

 

تزیینات از توی پله با رد پای شیر شروع شدنیشخند

 

 

و بعد خوش آمد گویی99513_128.gif

 

 

اینم تزیینات داخلاز خود راضی

 

 

چند تا هم از این گل های بادکنکی داشتیم369519_flower5.gif

 

 

اینم دو تا کیکم810619_droolsmiley.gif810619_droolsmiley.gif

 

 

 

قبل از مهمونی حموم کردم و مامانی با ذوق میگفت ماااااااااادر الهی حموم دامادیت رو ببینم 538419_flirtysmile3.gif

 

 

اینم سلطان شیرها آوش کوچولو

 

(راستی این شیر روی لباسم رو مامان خودش درست کرده ها نیشخند بعد کلی از خودش خلاقیت در کرد!! و اون عینک رو براش گذاشت حالا تو عکس های بعدی ببینین نیم ساعت نشده من عینک رو به چه روزی انداختم!!!703419_teehee.gif)

 

 

 

 

 

 

وقتی شمع روی کیک رو دیدم انگشتم رو تکون میدادم و تند تند میگفتم اوووف!!!بازنده از بس که من نی نی محتاطی هستم!!!زبان

 

 

 

آویسا زحمت فوت کردن شمع رو کشید

 

 

آویسا برام یه هدیه خوشگل گرفته بود یه فرش موزیکاله که من خیلی دوسش دارم از خود راضی

 

 

و اینجا هم دوتایی داریم کیک رو میبریمSmiley

 

-آبجی این چیه بهش چبسیده؟؟ فک کنم اضافه است بذار بکنمش!!نیشخند

 

 

روز دوم کلی مهمون کوچولو داشتیم  حیف که آرسام کوچولوی شیطون زیاد حوصله نداشت توی کادر عکس بمونه!افسوس من رو نگاه کنین مثله فندق پشت بقیه ایستادم! 856919_smilie_baby_084.gif

 

 

و اینجا ذوق بچه ها برای فشفشه. بالاخره آرسام هم اومد ولی من همچنان اون پشت واسه خودم سرگرم هستم!703419_teehee.gif

 

 

و اما بقیه شیرها جاهای مختلف:

نی ها

 

لیوان ها

 

 

چاقوی برش کیک

 

 

جعبه دستمال

 

 

پاپ کورن

 

 

اینم یه شیر با کشک و پیاز داغ روی کشک و بادمجون

 

 

و با هویج و چیپس روی سالاد ماکارونی

 

 

کلی هدیه خوشگل و کلی هم هدیه نقدی برام آوردن دست همه درد نکنه

یه عالمه هدیه هم گیر آویسا خانم اومد که مبارکش باشهمژه

 

توی هر دوتا مهمونی خییییییلی خوش اخلاق بودم و خیلی خیلی هم همکاری میکردم و این قانون که همه بچه ها توی تولد یکسالگیشون اذیت میکنند رو من با قدرت شکوندم88719_proudmom.gif

 

 

  15300000 15300000 15300000 15300000 15300000

5 شنبه 6 تیر عروسی پسر عمه جونم بود که من رو نبردن عروسی!!! دل شکستهمن موندم خونه خاله حمیده ولی بهم خیلی خوش گذشت و کلی با امیر بازی کردم آخر شب بابا اومد منو برد و در اولین عروس کشون عمرم شرکت کردم  به شدت هاج و واج نگاه میکردم! تعجب

 

و شنبه صبح هم رفتم واکسن یکسالگیم رو زدم هیچم گریه نکردم و بابایی با افنخار میگه معلومه که دیگه مررررررررررد شدیاز خود راضی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آوش کوچولو می باشد