نوروز 92
سلام سلام دوست جونای خوبم. خوب امروز اومدیم تا بالاخره وارد سال 92 بشیم!! من که امسال چیز زیادی متوجه نشدم!! مامان اینا یه چیزایی چیده بودند روی یه میز کنار هال خودشون بهش میگفتن هفت سین! نمیذاشتن من از نزدیکش رد بشم!!! هی منو بغل میکردن و میگفتن دست نزن! ولی من هر بار از غفلتشون استفاده میکردم و پوشالهای زردی که روی میز بود رو همه جای خونه میشد دید!! و هر بار مامان میگفت خوب شد به جای پوشال کاه نریختم!!! آخه مامان تصمبم داشت برای سنتی شدن هر چه بیشتر روی گونی رو با کاه بپوشونه که بابایی بهش خاطر نشان کرده که حضور منو فراموش نکنه!! آره دیگه!!! اینم من و اولین سفره هفت سین عمرم! &nbs...
نویسنده :
مامان پاتمه
11:14